اولین غم

میخواهم پرواز کنم

اولين غم من باز آخرين نگاهت بود.
در شروع تنهايي جاي پاي راهت بود.
اولين صداي تو اولين اميدم بود.
آخرين سخنهايم اولين پيامت بود.
بي تو جان من اينجا غرق بي وفايي شد.
آخرين غزلهاشان ذر شروع گامت بود.
در غروب اميدم در غروب چشمانت
در طلوع دلتنگي اولين کلامت بود.
در سراسر بودن در تمام روئيدن
نقطه اميد من در ميان نامت بود.
بعد رفتنت نور اين ستاره ها خشکيد.
جام ماهتاب شايد نام نقره فامت بود.
__________________


+نوشته شده در جمعه 23 تير 1390برچسب:,ساعت23:59توسط نادیا | |